هومانهومان، تا این لحظه: 11 سال و 7 ماه و 12 روز سن داره

برای پسرم ...... مرد کوچک خانه ی ما

200 روزگی پسرم + غذای کمکی

پسر گلم چند هفته ای هست که غذای کمکی رو برات شروع کردم اولین غذات توی 175 روزگیت بود که فرنی آرد برنج بود که استقبال خوبی داشتی اما بعدش از سوپ بیشتر خوشت اومد و الان فرنی رو زیاد دوست نداری! با اینکه سعی میکنم فرنیتو متنوع درست کنم مثلا توش بادوم میریزم یا سیب گلابی یا موز ولی آنچنان دوست نداری! حالا نمیدونم شاید بعد نظرت عوض بشه! تا الان که 200 روزه هستی سه وعده در روز بهت غذا میدم که یه وعده فرنی دو وعده ی دیگه یا سوپه یا سوپ و پوره...گاهیم سیب گلابی رو با قاشق میتراشم و بهت میدم که دوست داری... پسر ناز مامان الان دیگه با سینه خیز همه ی خونه رو طی میکنه و اکثرا جاش زیر میزای خونه هست .... کامل میشینه و نشسته دور خودش میچرخه...خیل...
10 ارديبهشت 1392

6 ماهگی قند عسلم

پسر عزیزم 6 ماهگیت مبارک... ببخش که اینقدر دیر وبلاگتو آپ میکنم گل نازم. برا نیم ساله شدنت یه کیک کوچولو پختم ...پسرم روز به روز شیرین تر میشی و من و بابایی بیشتر عاشقت میشیم... ...
5 ارديبهشت 1392

پسرک شیطون خنده رو

پسر قشنگم کلی بزرگ شده و کارای جدید یاد گرفته...شبا که رو تختش میخوابونمش یه ساعت بعد میام روی تخت خودمون پیداش میکنم ...از وقتی هم که یاد گرفته غلت بزنه به هیچ وجه حاضر نیست به کمر بخوابه و همش دوست داره دمر بخوابه که این زیاد خوب نیست چون نصف شبا که برا شیر خوردن بیدار میشه و میبینه دمر هست کلی گریه میکنه ولی قبلا با صدای نق زدنش  بیدار میشدم. وقتی دمر هست 360 درجه دور خودش میچرخه و با اسباب بازیهای دور و برش بازی میکنه . تا موبایل و کنترل میبینه هول میزنه سمتش و میخواد دست بگیره. پسر خوش خندم یاد گرفته یه خنده ها و ذوق های طولانی میکنه که یه نفسه مییییییره و اطرافیانشو به خنده میندازه. همچنان خوش اخلاق و خنده رو و هر...
13 فروردين 1392

سال نو مبارک

سال 1392 را در کنار در کنار میوه ی زندگیمان به گونه ای متفاوت آغاز کردیم پسر ماهم عیدت مبارک امسال اولین سالی هست که در کنار سفره ی هفت سین میشینی... سال 91 با همه ی خاطرات خوبش تموم شد ... ننه سرما رفت و عمو نوروز مهمون خونه هامون شد.   پسر عزیزم در سال جدید بهترین ها رو برات آرزو مندم. ...
12 فروردين 1392

5 ماهگی گل پسر

هومان طلا 150 روزه شد...5 ماهگیت مبارک کوچولوی نازم...با خنده هات میخندم و با گریه هات دلم هری میریزه پایین و نگران میشم ... این روز ها حس هایی رو تجربه می کنم که هیچ وقت نداشتم ...پسر قشنگم تو با اومدنت همه این حس های زیبا رو به ما هدیه کردی ، عاشقتیم... پسرم تو این ماه بزرگتر شده و کارای زیادی یاد گرفته : - دائما در حال غلت زدنه گاهی نمیذاره حتی پوشکش کنم و سریع میخواد بره رو شکم ! - وقتی دمر میشه میتونه 360 درجه بچرخه ولی هنوز نمیتونه جلو بره . - هر چی رو میبینه میخواد دست بزنه و هول میزنه که اونو بگیره - با دیدن غذا یا کسی که داره غذا میخوره هیجان زده میشه و زل میزنه بهش ، خیلیا میگن غذای کمکی رو شروع کن ( از جمله با...
26 اسفند 1391

شعر

  تقدیم به نور چشمم ، هستی ام ، عشقم ............... . پسرم   کنارم هستي و اما دلم تنگ ميشه هر لحظه خودت ميدوني عادت نيست فقط دوست داشتنه محضه کنارم هستي و باز هم بهونه هامو ميگيرم  ميگم واي چقدر سرده ميام دستاتو ميگيرم يه وقت تنها نري جايي که از تنهايي ميميرم از اينجا تا دم در هم بري دلشوره ميگيرم فقط تو فکر اين عشقم تو فکر بودن با هم محاله پيش من باشي برم سرگرم کاري شم ميدونم که يه وقت هايي دلت ميگيره از کارم روزايي که حواسم نيست بگم خيلي دوست دارم تو هم مثل مني انگار از اين دلتنگي ها داري تو هم از بس منو ميخواي يه جورايي خودآزاري کنارم هستي و انگار همين نز...
15 اسفند 1391

اعتصاب شیر

پسر مامان رسما به مدت 3 روز اعتصاب کرد و اصلا در حالت بیداری حاضر به خوردن شیر نبود کلی حالم گرفته شد و ناراحت شدم... به محض اینکه سینه می دید شروع می کرد به نق زدن و اگه اصرار می کردم دیگه دادش در میومد!!! خلاصه دیگه با سرچ توی اینترنت و مشورت با دکترش و دوستای نی نی سایتیم فهمیدم که گاهی توی شیر خواران این حالتها به دلایلی پیش میاد که اگه دلیل جسمی نداشته باشه مربوط به پروسه ی رشد روح و روانشون هست....این سه روز خیلی بهم سخت گذشت و فقط وقتی پسرم گیج خواب بود بهش شیر می دادم... در ضمن پسرکمون یه مدتیه نه شیشه میگیره نه پستونک! خیلی از این موضوع شیشه نگرفتن ناراحتم چون بعدا که میخوام برم سر کار هم پسری اذیت میشه هم خودم ! ...
12 اسفند 1391