شعر
تقدیم به نور چشمم ، هستی ام ، عشقم ................پسرم
کنارم هستي و اما دلم تنگ ميشه هر لحظه
خودت ميدوني عادت نيست فقط دوست داشتنه محضه
کنارم هستي و باز هم بهونه هامو ميگيرم
ميگم واي چقدر سرده ميام دستاتو ميگيرم
يه وقت تنها نري جايي که از تنهايي ميميرم
از اينجا تا دم در هم بري دلشوره ميگيرم
فقط تو فکر اين عشقم تو فکر بودن با هم
محاله پيش من باشي برم سرگرم کاري شم
ميدونم که يه وقت هايي دلت ميگيره از کارم
روزايي که حواسم نيست بگم خيلي دوست دارم
تو هم مثل مني انگار از اين دلتنگي ها داري
تو هم از بس منو ميخواي يه جورايي خودآزاري
کنارم هستي و انگار همين نزديکياست دريا
مگه موهاتو وا کردي که موجش اومده اينجا
قشنگه ردپاي عشق مياد زير چتر برف
اگه حاله منو داري مي فهمي يعني چي اين حرف
ميدونم که يه وقت هاي دلت ميگيره از کارم
روزاي که حواسم نيست بگم خيلي دوست دارم
تو هم مثل مني انگار از اين دلتنگي ها داری
تو هم از بس منو ميخواي يه جوراي خودآزاري
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی