200 روزگی پسرم + غذای کمکی
پسر گلم چند هفته ای هست که غذای کمکی رو برات شروع کردم اولین غذات توی 175 روزگیت بود که فرنی آرد برنج بود که استقبال خوبی داشتی اما بعدش از سوپ بیشتر خوشت اومد و الان فرنی رو زیاد دوست نداری! با اینکه سعی میکنم فرنیتو متنوع درست کنم مثلا توش بادوم میریزم یا سیب گلابی یا موز ولی آنچنان دوست نداری! حالا نمیدونم شاید بعد نظرت عوض بشه!
تا الان که 200 روزه هستی سه وعده در روز بهت غذا میدم که یه وعده فرنی دو وعده ی دیگه یا سوپه یا سوپ و پوره...گاهیم سیب گلابی رو با قاشق میتراشم و بهت میدم که دوست داری...
پسر ناز مامان الان دیگه با سینه خیز همه ی خونه رو طی میکنه و اکثرا جاش زیر میزای خونه هست .... کامل میشینه و نشسته دور خودش میچرخه...خیلی دوست داره به جای سینه خیز ، چهار دست و پا بره و دائم پوزیشنشو میگیره !
نفس مامان علاقه ی زیادی به ریشه های فرش یا بالش یا کلا هر چیز ریش ریشی هست گاهی کلی وقت باهاشون بازی میکنه و ور میره!تا میبینه سیم تلفن از میزش آویزونه با چنان سرعتی سینه خیز میره سمتش که خنده ات میگیره!
چند روز پیش با مادر جونش دالی بازی کردن اونم با رفتن توی کابینت آشپزخونه!!!
چند روز پیش بردیمت آتلیه ...از قبل بهشون گفته بودم که چه پسر خوش خنده و آرومی دارم ولی اونجا که رفتیم نمیدونم چرا اصلا آروم نبودی و اصلا دوست نداشتی رو زمین بذاریمت ! کلی ایده برا عکسات داشتم که نصفه نیمه موند البته آقای عکاس گفتن خسته اش نکنین و یه بار دیگه بیاین...انشالله دفعه ی بعد دیگه پسر آقایی باشی عسل من.
اینم یه عکس از شیطنتای هومان طلا که میره زیر پرده و پرده رو میکشه
و پسرک عزیزم همچنان خوش خنده و هم چنان خوش برخورد و مهربونه.